خون آشام روانی من🧛♂️ part 1
| 𝒢☠𝓁𝒾
سلام بپر ادامهههه❤️
آلیا: از خواب پا شدم امروز دانشگاه تعطیل بود امروز با مرینت میرم جنگل خیلی خوشحالم پس این مرینت خرس گنده کجا است؟؟؟
مرینت: توی خواب بودم که آلیا آمد با غر غر منو بیدارم کرد منم گفتم ....
مرینت: آخه چته پرتقال این موقع صبح امروز که دانشگاه تعطیله ...
آلیا: پا شوه خاک توی سرت لنگ ظهره مگه یادت رفته امروز قرار بریم جنگل ؟؟؟
مرینت: آره آره یادمه باشه تو برو منم میام ..
دانای کل💓
آلیا از اتاق میاد بیرون و میره آشپزخونه که چند دقیقه بعد مرینت هم میاد بعد صبحانه هر دو به طرف جنگل حرکت میکنند....
تمام شد
امید وارم خوش تون آمده باشد
لایک کامنت فراموش نشه
👋❤️👋❤️👋❤️👋❤️